«رستوران مسلم»، غذاهای ایرانیپسند در دل «بازار تهران»
چنگال را به کنارهٔ تکه گوشت بزرگ روی باقالی پلویی که بخار از آن بلند میشود میکشی، خردههای گوشتِ حسابی پخته شده، بی هیچ زحمتی از روی برنج و باقالی ها سر میخورد به کنارهٔ بشقاب. لیمو را که میچکانی عطر آن با بوی گوشت، برنج ایرانی و زعفران ته دیگ روی غذا قاطی میشود و زیر بینی را قلقلک میدهد. قاشق را به دهان میبری و سلولهای چشایی، مزهٔ بینظیر گوشتی تازه و ترد را آنچنان به مغز شلیک میکنند که تمام ارتباطهای «نورونیِ» تودهٔ خاکستری رنگ توی جمجمه برقرار میشوند و رگها خاطرهای ده هزار ساله از لذت خوردن گوشت، توسط پدران در صحراهای آفریقا که روزها گرسنگی کشیدهاند تا شکاری درخور به چنگ آورند را توی لوچهای مغز پمپاژ میکنند و «ژنوم» را به حرکت وامیدارند که این خواستنیترین غذایی است که میتوانی در قلب تپندهٔ ایران، در جنبوجوش بازار تهران مزه کنی. حالا چشمان خود را بستهای و نفس میکشی تا هوای نمناکِ مشام پُر شود از بوی غذای خوشمزهای که تابلوی آن فخرفروشانه روی دیوارهٔ «سبزه میدان» خودنمایی میکند: «ته چین ویژه رستوران مسلم.»

این داستانِ لذت است، لذتی که از دل بوها، مزهها و آدمها میخزد و خود را روی تو آوار میکند تا بفهماند که میان این همه شلوغی هم میتوانی بال در بیاوری و برای طعمِ ملس و خوشِ زرشک پلو و عطر گیجکنندهٔ کباب هایی که چربی آنها روی ذغالهای گداخته جلز و ولز میکند یا ماهیهایی که تنها روی سبزی پلوهای رستوران مسلم تهران مفتخر هستند که خودخواسته آمادهٔ خوردن شوند، خیالپردازی کنی و قصههای پُر آبوتاب بسازی.

اگر قصد دارید که یک روز را در بازار تهران بگذرانید، مطمئن باشید که تجربهٔ سرسامآور فشرده شدن در متروی خط یک، شلوغی «ایستگاه پانزده خرداد»، هجوم موتورسوارانِ «چهارراه گلوبندک» و هیاهوی بازار بزرگ را میتوانید با چشیدن غذاهای ایرانی و لذیذ رستوران مسلم از حافظهٔ خود پاک کنید. بزرگترین امتیاز چلوکبابی مسلم بر خلاف دیگر رستوران های معروف تهران، در سرعت سرویسدهی و سِرو غذای داغ است. اگر از من میشنوید برای آن که رسیدن به لذت مسلم، انباشتی روی تجربهٔ شلوغی بازار نشود و کار به صف و شلوغی سالن رستوران نرسد، زودتر از به صدا در آمدن شکم خود، راهی رستوران مسلم در بازار شوید.

چطور به رستوران مسلم برویم؟
اگر مقصودتان از بازار رفتن، گشتوگذار است و کار و زمان در درجه دوم اهمیت قرار دارد، همان «ایستگاه امام خمینی» را بالا بیایید، از سایهسار درختان «باب همایون» تا«خیابان صوراسرافیل» لذت ببرید، آنجا سوار بر ماشینبرقیها تماشاگر دیوارههای شهری «ناصرخسرو» شوید و در «خیابان پانزده خرداد» پنج دقیقه به غرب پیادهروی کنید تا به رستوران مسلم در بازار برسید.
اگر سفر شما به بازار بزرگ با تعجیل همراه است، چهارراه گلوبندک از ایستگاه پانزده خرداد بالا بیایید و پنج دقیقهای به سمت شرق، پیاده از هیاهو و زندگی شهر لذت ببرید تا به سبزه میدان برسید.

در رستوران مسلم چه بخوریم؟
رستوران مسلم ذهن شما را از پیش خوانده که خورشت آسمانی هر انسانی را مادرش روی «دی اِن اِی» او کدگذاری کرده، پس درچلوکبابی مسلم دنبال خورشتجات نباشید! اما رستوران مسلم تهران برگ برندهٔ خود را در ته چین بهشتی و کباب های کوبیده، برگ و سلطانی رو کرده و رمزها را در باقالی پلو با گردن و گوشت جای داده است.

به چه نکاتی توجه کنیم؟
سعی کنید تا قبل از دوازده ظهر خود را برای نهار مهیا کنید، در غیر این صورت از دیدن صف طولانی رستوران مسلم در بازار وحشتزده نشوید؛ چرا که خیلی زود راه میافتید، صف سریع حرکت میکند و در نهایت، سرو غذا در کسری از زمان و داغِ داغ صورت میگیرد.

از خوردنِ غذا در نزدیکترین فاصله با همشهریان خود لذت ببرید، این تجربه یکی از انسانیترین احساسات ممکن در زمانی است که همهٔ ما با هم تنها هستیم.